كتاب حلبي آباد : حيات از حيات تغذيه ميكند و هيچ چارهديگري نيست. حيات كورهاش را به سوزاندن حيات روشن ميسازد: آن هم نه حياتِ عام بلكه حيات شخصي، حيات يكتا و تكرارنيافتني هر فرد. وقتي هم هيچ چيز باقي نمانده باشد تا در شعلهها بيفكنندش، آتش خاموش ميشود. با اين همه... اين سرنوشت يك تن از نوع بشر نيست. ديگران هم هستند، ديگراني بس انبوه و پرشمار كه هر كدام حيات خودش را ميزيد و درميگذرد. نجوايي كه شنيده بود، آن نجواي بسيار بعيد، يا آن كه بسيار كوچك، صدايي ناچيز، مثل صدايي از خانه عروسك، چيزي كه دريافتنش ميكروسكوپ ميطلبد، پيامي از مكاني ديگر با خود ميآورد. مطالعات كمتر نويسندهاي به اندازهي سزار آيرا گسترده بوده است. آيرا چند زبان ميداند، دورههاي گوناگون ادبيات را استادانه ميشناسد و آثاري پخته دربارهي موضوعات معاصر آفريده كه ميان منقدان و مخاطبان طرفدار فراوان يافته است و...
Menu
≡
╳
0 نظر