تخفیف ویژه!
کد شناسه :89533

آن سال سیاه

240,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب آن سال سیاه - بخشی از کتاب - آخر شب بود که شکوفه نشست روی مبل و به آرامی صدا زد: «فریدون» . زیر چشمی نگاهش کردم. همان طور که سر چرخانده بود و به سمت اتاق خواب دخترها نگاه می کرد، کمی خودش را جا به جا کرد و به من نزدیک تر شدو گفت: فریدون یه دردسر تازه. روی مبل رو به روی تلویزیون نشسته بودم و برنامه ی تونل زمان را نگاه می کردم. می دانستم که می خواهد چیزی درباره ی مادرم بگوید. خیلی وقت بود که بیشتر حرف های مان درباره ی مادرم بود؛ به خصوص حرف های آخر شب که به آرامی و در گوشی رد و بدل می شد با ما زندگی می کرد و حالا هردومان را کمی خسته و کلافه کرده بود و...