تخفیف ویژه!
کد شناسه :100341

مغازله با خاک

460,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)

توضیحات کتاب مغازله با خاک - بخشی از متن:
اکنون یک ساعت از پیاده روی ام می گذشت. چون سریع طی طریق می کردم، خیس عرق شده بودم. نفسم به شماره آمد. از پیچ آخر رد شدم. در قرارگاه، جاده را مسدود کرده بود. خدایا شکر! دوباره قرارگاه را دیدم. قرارگاه برفی در عمق کوهستان، برپا و استوار، به دشت های پایین دست خود تسلط داشت و تنها  راه اصلی ارتباطی آن به سمت جنوب باز می شد. جهت های دیگر آن، یعنی جهت شمالی، شرقی و غربی اش به کوه های بلند محدود بود که از نظر نظامی بسیار حساب شده ، انتخاب و با حفاظ هایی غیرقابل نفوذ و طبیعی، محصور شده بود. البته راه های دیگری وجود داشت که همه نمی توانستند از آن تردد کنند و در حکم مسائل محرمانه قرارگاه محسوب می شد.
به ورودی قرارگاه رسیدم. نگهبان از اتاقک بیرون آمد. آماده به رزم و پوشیده در لباس های ضدسرما. چابک با مسلسل کوتاهی در دست. آهسته به میان جاده در عرض، نزدیک شدم. سلام کردم و ضمن حال و احوال، برگه مرخصی را نشانش دادم. خواند. از روی اسم شناخت. اظهار ارادتی کرد. از او خداحافظی کردم و رهسپار شدم به سمت دامنه غربی قرارگاه .
چادر ما بسیار بزرگ و در ردیف آخر واقع شده بود. لابه لای درختان جنگلی. میان چادرها، راه های متعدد و تودرتو و شبیه هم وجود داشت. این راه ها طوری در هم تنیده شده بود که بدون توجه به تابلوها و علائم، به سختی می شد مقصد مورد نظر را پیدا کرد. هنوز هوا کاملا تاریک نشده بود. در جاده ای فرعی و پوشیده از برف، تنها به راه ادامه دادم. گاهی تیغه نوری از شکاف خیمه ای پوشش بنفش و خاکستری آغازین شب را واپس می نشاند. برف درشت تر شده بود. دستم را دراز کردم و زیر برف، مشتم باز شد؛ اجازه دادم چند دانه برف کف دست هایم روی بافت نسبتا درشت دستکش بنشیند و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب مغازله با خاک : این کتاب، از سری داستان های فارسی، نوشته ( جهانگیر خسروشاهی ) بوده که توسط انتشارات سروش‌ تهیه و روانه بازار شده است.