شام مهتاب

توضیحات کتاب شام مهتاب - تقاص پس دادن حق من نبود. تو برای من خلق شده بودی تو عشق را به من آموختی و طوری مجنون وار من را لیلی می پنداشتی که من نیز لیلی ت شده بودم. اما ناگهان روزی به رازی پی بردم و بعد از آن به رازهای دیگر و این پایان و آغاز ماجرای ما بود. افسوس که همیشه زود دیر می شود. افسوس که اعتمادها زود در هم می شکنند. افسوس که دروغ ها همواره با ماست. اما این را بدان که من تا ابد لیلی ت باقی خواهم ماند.
بخشی از متن:
از پنج سالگی نقاشی را شروع کرده بودم و آن شب که تابلوی عزیزم را می کشیدم، حدودا شانزده ساله بودم. دو سال پیش طرح خاصی از پسر ایده آلی که بعضی وقت ها توی ذهنم می ساختمش، اما هیچ وقت کامل نمی شد! آن شب کامل کامل توی ذهنم بود و ذهن من خودش را به دست هایم سپرده بود تا آن نقش ابدی شود. دست هایم بی اراده روی بوم از این طرف به آن طرف کشیده می شد. شام مهتاب و ذهن پریشان من و دست های بی اراده ام، بالاخره چیزی را خلق کردند که خیلی وقت بود طرح ناقصش را در ذهن داشتم و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب شام مهتاب : این کتاب، از سری داستان های جذاب فارسی، نوشته ( هما پوراصفهانی ) بوده که توسط انتشارات سخن تهیه و روانه بازار شده است.