تخفیف ویژه!
کد شناسه :95200

در هم زمانی

310,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب در هم زمانی - بخشی از کتاب: همه ی این ها را حالا که توی این خانه ی ییلاقی نشسته بود خاطرش آمد. خاطرش آورد. همین وقت های زمستان خاطرش آمد. نگاه کرد به نهال ها که سرسری کاشته بودنشان و پانگرفته بودند. توی آن روز سرد، که سرد بود ولی با هم بودند، که می توانست نهال با دقت بکارد؟ از همین بالا و از همین بالکن نگاه کرد. زمین پوشیده ی برف بود نه مثل آن روز. حالا چاله و گودال را می شد از هم تشخیص داد. پستی و بلندی زمین گم نبود. شنیده بود مریضی که دارد تمام می شود را این جا نگه نمی دارند و می گویند باید به کجا اعزام بشود که چه دارد و چه. صبح شنیده بود و دیده بود که رو می گیرند و توی گوش هم حرف می زنند و توی دلش ترس افتاده بود، ولی برای او که این طور نبود. باید برمی گشت. هنوز قصه خیلی داشت تا تمام شدن و...