تخفیف ویژه!
کد شناسه :72564

بهار برایم کاموا بیاور

190,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب بهار برایم کاموا بیاور : بخش از کتاب: می‌ترسیدم نگار تشنج کند. تبش پایین نیامده بود. وقتی لازمت دارم در دسترس نیستی. بنیامین خرخر می‌کرد. قرار بود آخر‌ماه وقت بگیری از دکتر رضوانی تا لوزه‌ی سومش را ببیند. بغلش کردم. سنگین شده بود پسرکم. صورتش آن‌قدر توی خواب معصوم بود که دلم می‌خواست ببوسمش. پشمک را گذاشتم کنارش. با هم برایش خریده بودیم؛ همان وقتی‌که سرخک گرفته بود و نباید دانه‌های صورتش را می‌کند. چهار شب نخوابیده بودم. می‌ترسیدم بمیرد از تب و التهاب. گفتم حوصله بیرون رفتن ندارم. به روی خودت نیاوردی. بدون آرایش و با همان چهره‌ی خسته مرا بردی توی ماشین نشاندی و...