تخفیف ویژه!
کد شناسه :69455

دهکده پر ملال-داستان هایی از روستا

210,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب دهکده پر ملال-داستان هایی از روستا : بخشی از کتاب: ?وقتی که حسین خان و مش سبزعلی تو ده برگشتند مردم چشم انتظار بودند. جریان را که فهمیدند خبر به سایر ده‌ها دادند. همه را زیر سر علی آبادی‌ها می‌دانستند. حسین خان می گفت: محال است بی هیچ باشد با این جاده‌سازیشان - دیوار حاشا بلند است. به مأمور دولت تو نمی‌توانی بگویی، تبعیدت می‌کنن. آدم باید با دست خودش حق خودش را بگیره. مردم تصدیق کردند و گفتند: «ما بی آبی مرده‌ایم چه امسال چه سال دیگر. آب تو رگ‌های ده باید بگرده.» شش پرها را بیرون آوردند با کیفار آمدند بلندی تل ایستادند. از دور گرد بلند بود. بقیه‌ ده‌ها حرکت کرده بودند تو صحرا خاک بود، معتمدین همه سوار بر اسب بودند. ده قاسم‌آباد به ده‌های دیگر محلق شد. چهره‌ها خشمگین بود. شش پرها در دستشان مثل پر کاهی بود. مش‌ سیاوش می‌گفت: باید علی آبادی‌ها را نیست و نابود کنیم که دیگر نرن جاده بکشن، پول بدن، ما آب را باز می‌کنیم. خبر به ده علی‌آباد رسیده بود. رفته بودند آن طرف رودخانه سنگر گرفته بودند و...