کتاب هزارویک شب(قابدار-4جلدی) : هزار و یک شب مجموعهای از داستانهای افسانهای قدیمی هندی، ایرانی و عربی است که به زبانهای متعددی منتشر شدهاست. شروع داستان هزار و یک شب به نقل از پادشاهی است ساسانی با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد و داستانهای آن را از ریشة ایرانی دانستهاند، که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بودهاست. اینکه داستانهای هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقیقاً هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمیرسد. اما داستانهای زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شدهاست. به گفته علیاصغر حکمت این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی (احتمالاً فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شدهاست. اصل پهلوی کتاب ظاهراً از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفتهاست. او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروجالذهب مسعودی (درگذشته به سال ??? ه. ق) و الفهرست ابن ندیم (درگذشته به سال ??? ه. ق) مراجعه میدهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال میکند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شدهاند و ریشه واحد دارند. نام ایرانی آن هزار افسان است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده، و چنانکه حکمت میگوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله (هزار شب و یک شب) درآمدهاست. در سال ???? هجری قمری، در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمیشود.) و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستانهای آن سرودهاست که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشتهاست. داستانهای این کتاب دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب (بعضی از داستانهای آن تشویق به عیش و نوش و خوشگذرانی مینموده برای همین از این حکایات صرف نظر شدهاست ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نمودهاست.)، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و... نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بودهاست. هزار و یک شب در قصههایش با بعضی خوارق عادات و سلوک عرفای مسلمان هم عنان میشود. اما بی گمان سبک و اسلوب همهی کتاب مربوط به جهان اسلام است، زیراکه این داستانها، بازتاب سهولت دنیای اسلام در درونیکردن دادههای گوناگون در قرون وسطی و زدن مهر خود بر آنهاست. شرق شناسان عموما اتفاق نظر دارند که این مجموعه، التقاطی از متون دارای ریشه های بس گوناگون است که در طی چندین قرن، پرداخته شدهاند و کتاب در قرن 13 و 14 میلادی شکلی ثابت به خود گرفته است. این که تصورکنیم هزار و یک شب اثر یک نویسنده است، بر جایی نااستوار ایستادهایم. در حقیقت با اثری جمعی سر و کار داریم که نه تنها به مدت چندین قرن فراهم آمده است، بلکه نمودار گرایشهایی بس مختلف نیز هست و کلا چهار دسته داستان در آن تشخیص میتوان داد: الف) نخست هستهی قصههای ایرانی الاصل و هم ریشه با داستانهای شاهنامه و هم ارز شاهنامه که به دست فاتحان مسلمان با اسلام انطباق یافتهاند و قدیمترین بخش هزار و یک شباند. خصیصهی این قصهها، غنای تخیّلی و وهمناک، و مداخلهی دائم جنیان و پریان، و وفور مسخ و حلول و سخنگویی جانوران است. دوز و کلکها و اندیشههای این مجموعه ایرانیست؛ نام شخصیتهای اصلی (شهریار و شهرزاد و دینارزاد و شاه زمان) ایرانی ست و تقطیعبندی این اثر نیز ایرانیست. در واقع کتاب زبان پهلوی زبان "هزار افسان" که بین قرون 2 تا 4 هجری به عربی ترجمه شد باید پایهی اصلی این کتاب بوده باشد. هستهی اصلی این کتاب شامل شاه شهریار و حیوانات و پرندگان و اسب آبنوس و فریزاد گلخنده و علی بابا و چهل دزد و غیره متعلق به همین منبع کهن است و...
0 نظر