کتاب روزهای روز : «روزهای روز»، روایتی از یک بانوی نویسنده است که هفت روز زندگی خود را در حالی مینویسد که گویی هنگام نگارش، به دست ناشر رسیده است. از نگاه او، همهی روزهای زندگی، در یک روز بلند جریان دارد که سراسر، همین امروز است. او خوب میبیند؛ زیاد میاندیشد و زیاده نمیخواهد؛ اما مانند دیگران با رویدادهای خواسته و ناخواستهای روبهرو میشود. مهر شورانگیز این بانوی جوان، از رویارویی پرسشگرانه با زندگی کم نمیکند و دامان پرسشهایش، تا مرگ و آفرینندهی زندگی و مرگ کشیده میشود. او آهسته و بیپایان، گامهایی بر میدارد که «امروز»، تجربهی شخصی معنا را جان بخش تکاپوی فکریاش فرا میدهد. در همراهی با او، شاید یکبار خواندن این کتاب، کافی نباشد... بخشی از کتاب: چشمهایم را که باز کردم، نسیمی پردهی صورتی رنگ نازکی را که نور لطیفی از آن عبور میکرد، به رقص درآورده بود. آرامش آمیخته با بیقراری کنجکاوانه، از آغاز شناسایی روز دیگری خبر میداد؛ روزی از جنس همهی روزهای شلوغ زندگی، با این تفاوت که سالروز تولدم بود؛ یکی از همان روزهایی که کم اتفاق میافتد و...
0 نظر