کتاب قصه های الهی نامه3(عارف و نانوا) : روزی، روزگاری، مرد نانوایی بود که نانوایی بزرگ و پر رونقی داشت. هر روز مردم زیادی به مغازه اش می آمدند و نان می خریدند. از این طرف و آن طرف حرف می زدند. از این و آن می گفتند.. مرد نانوا خبر های زیادی از هر طرف می شنید. در این میان، از مرد عارفی به نام شبلی، حرف های زیادی شنیده بود. او می دانست که شبلی، عارف بسیار بزرگی است. بخشنده و بزرگوار است. می گفتند پدرش مرد بزرگی بوده و خودش نیز، زمانی حاکم دماوند بوده، بعد هم در دربار، مشاور خلیفه شده.ولی همه چیز را رها کرد و مشغول عبادت شد. مرد نانوا شنیده بود که وقتی پدر شبلی از دنیا رفت، پول بسیار زیاد و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر