ما ماهیان خاکزی بودیم غوطه ور در خودمان و دهانمان همان دریچه ی قلب مان بود وطن تاخیر برآمدن آفتاب را برمی تابید ما با تکه ای آینه در دست مان در کوچه منتظر بودیم که نور را به خانه مان بفرستیم وطن به اندازه ی نخ کردن تمام سوزن ها طاقت داشت به اندازه ی دوختن تمام زخم ها
محصولات مرتبط
220,000 ریال
دلرباعی ها-مجموعه ای از رباعیات طنزآمیز
2,100,000 ریال
شاهد عهد شباب
3,900,000 ریال
نیم پخته ترنج
300,000 ریال
از سرشت و سرنوشت
110,000 ریال
بصیرت های بیهوده
90,000 ریال
کتاب فراموشی
65,000 ریال
بوی گل و ریاحین
350,000 ریال
عاشقانه های ملل
500,000 ریال
جمهوری فدرال ابر
100,000 ریال
0 نظر