چگونه اوضاع چنین شد

توضیحات کتاب چگونه اوضاع چنین شد - وضعیت روحی ام طوری بود که نه آگاه بودم و نه ناآگاه. نگهبان با غذا اومد ولی محلش نذاشتم. شب شد ولی خوابم نبرد. بارون قطع شد و خورشید طلوع کرد بدون این که متوجه بشم. رفته رفته جمعیت همیشگی تماشاچیا اومدن و همه صدا می زدن گولیات! گولیات! گولیات! ولی دیگه توجهی بهشون نکردم.
چند روزی همین طور گذشت تا این که یه روز بعد از ظهر وقتی سیرک تعطیل شده بود، آب مفصلی از ظرف آبم نوشیدم و فوری خوابم برد. توی ظرف آبم، داروی قوی خواب ریخته بودن. سحر در قفسی ناآشنا چشم باز کردم. اول از بزرگی و عجیب بودن قفس حتی متوجه نشدم که یه قفسه. در واقع قفس گرد و بالاش از همه طرف باز بود؛ که بعدا متوجه شدم یه ساختمون کلاه فرنگی رو تبدیل به قفس کردن. غیر از خونه سفید دایره ای شکل و بزرگی که اون نزدیکا بود، این عمارت وسط پارک بسیار زیبایی قرار داشت که تصور می کردم تا انتهای زمین ادامه داشته باشه و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب چگونه اوضاع چنین شد : این کتاب، از سری داستان های جذاب، نوشته ( دانیل کوئین ) و ترجمه شده به قلم شیوای ( هنگامه آذرمی ) بوده که توسط خانه‌ فرهنگ‌ وهنرگویا تهیه و روانه بازار شده است.