غبار بنفش

توضیحات کتاب غبار بنفش - دور از همه ویرانه های فروریزنده، پارو می زنیم تا دوردست، آه!...
این سرود مسرت بخش را در پایان نمایشنامه غبار بنفش، اوکیلیگاین، استاد معماری می خواند که از ملک اربابی عهد تئودور می گریزد. ملکی که نماد سرکوب و فسادی باستانی است و او را استخدام کرده اند که آن را بازسازی کند. چیزی نخواهد گذشت که رودخانه طغیان گر بقایای این عمارت گوتیک را در بر خواهد گرفت. همان رودخانه ای که او کیلیگاین و عروس ایرلندی اش را که او را ربوده است به شتاب از آن جا دور خواهد کرد و به سمت آزادی نمادین خواهد برد.
این نمایشنامه را از سه جهت می توان بررسی کرد: از جهت عمل نمایشی سست، اما پرمعنای این کمدی تمثیلی؛ دست کشیدن نویسنده آن از سرزمین آزاد، پرآشوب، اما به دریافت دردناک خود او، غیر پویای ایرلند؛ و مهم تر از همه خطوط ساده چشم انداز روشن این نمایشنامه تمثیلی پیچیده است که در آن بسیاری از شخصیت های بامزه مسخره آن نشان دهنده نمونه های غیرصمیمی و منحطی هستند که هر یک صورتکی از نیت خیر بر چهره دارند و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب غبار بنفش : این کتاب هجو تجارت گرایی در برابر یاری، هجو عشق کاسبکارانه در برابر عشق بی آلایش و هجوکوتع بینی است که دوستی را از بین می برد. همه این ها مثل ابرهایی از غبار تیره هستند که طلوع زرین را محو می کنند.