نام آن گل ها عدم بود

توضیحات کتاب نام آن گل ها عدم بود - بخشی از متن:
در هراس، لیوان های چایی سرد می شوند. قند را هم اگر روی زبان شان بگذارند، باید خیلی زود یک هورت چایی رویش بکشند تا دهان شان سرد نشود. اگر مقرری ماهانه ی پاسگاه به راه باشد، کنار لیوان چایی یک دو قالب باقلوای تبریزی هم هست. اگر نه با همان قند.
از همه مهم تر، همان سروان خدابخشی است که باید بیش تر مراقبت کند. وقتی توی بحر نقشه می رود، به کل غافل می شود. یا وقت هایی که روزنامه می خواند یا شب هایی که از پنجره به آن طرف سیم خاردارها خیره می ماند تا به شیون شغال ها گوش بدهد. سروان از بلندی پنجره های پاسگاه که یادگار صومعه ای قدیمی است لرزش می گیرد. شیب مسلط عمارت پاسگاه او را به سگ های رهگذر دل رحم می کند و پیش می آید که در خلوت برای شان آستینی تر کند و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب نام آن گل ها عدم بود : این کتاب، از سری داستان های جذاب و کوتاه فارسی، نوشته ( محسن توحیدیان ) بوده که توسط انتشارات حکمت کلمه تهیه و روانه بازار شده است.