قانون مرد رویابین

توضیحات کتاب قانون مرد رویابین - بخشی از متن:
خودم شب ها را با دویدن در متروی پاریس به طرف زنی سپری می کردم که دو سال پیش از آن مرا ترک کرده بود. او هم به سمت من می دوید ولی موفق نمی شدم او را ببینم. پس هنوز هم دوستم داشت! از دور می دیدمش. او را می شناختم. خودم را به سمت او می انداختم. او هم متوجه من می شد و با آغوش باز به سمت یکدیگر می دویدیم. ولی وقتی می خواستیم همدیگر را در آغوش بگیریم، از میان من می گذشت، انگار همه چگالی ام را از دست می دادم، انگار روح خودم بودم. از من می گذشت و داخل متروی در حال حرکت می پرید و با تمام خانواده ام ناپدید می شد.
نیمه جان در سلولم در دیر از خواب بیدار می شدم. این یکی از رویاهای تکراری من در دوران جدایی مان بود. رویای دیگرم نیز شبیه همان بود. در آن هم به سمت یکدیگر می دویدیم اما این بار در گالری دبیرستان ماسنا، در نیس، محل اولین بوسه مان. خوشحال بودم که در مترو نیستیم.
این بار من خودم به سمت او می دویدم، مطمئن از این که وجود دارم. تمام وزن عاشقم را روی گالری می انداختم و آن جا زیر قدم های من به لرزه در می آمد. او نمی توانست از میان من عبور کند. چه بسا قصد این کار را هم نداشت و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب قانون مرد رویابین : در این کتاب، همچنان که شعر و قصه در هم آمیخته‌اند و داستانی شاعرانه خلق کرده‌اند، مرز رویا و واقعیت نیز از بین رفته است و نمی‌توان مشخص کرد رویاهای این رمان کجا آغاز می‌شوند و کجا به پایان می‌رسند.