بی قهرمان همدم بد

توضیحات کتاب بی قهرمان همدم بد - بخشی از متن:
باران تهدید می کند و تپه ها در آن سوی دره به خاطر مه سنگین و خاکستری از نظر محو شده اند. ابرهای سیاه به سرعت در حال حرکت بودند؛ همراه با تکه ابرهای سپید از سوی تپه ها به سرعت در حال جابه جایی هستند. ابرها سمت پایین دره حرکت می کنند و از فراز زمین ها و محوطه های خالی جلوی خانه های آپارتمانی می گذرند. اگر ( فارل ) تخیل خود را رها سازد، می تواند ابرها را شبیه اسب های سیاهی با بال های پهن سفید ببیند که در پشت سر آن ها ارابه های سیاه آهسته و به سختی در حرکت اند.
آن جا راننده ای که کلاه پردار سفیدی بر سر دارد، دیده می شود. او در سیمی را می بندد و همسرش را نگاه می کند که به آرامی از پله ها پایین می آید. همسرش در پایین پله ها می چرخد و لبخند می زند؛ فارل در سیمی را باز می کند و دست تکان می دهد. لحظه ای بعد همسرش با اتومبیل دور می شود. فارل به اتاق اش باز می گردد و روی یک صندلی بزرگ چرمی که در زیر لامپ برنجی قرار دارد، می نشیند و بازوان خود را در دو طرف مبل دراز می کند.
وقتی ( ایریس ) پیچیده در لباس گشاد سفید از حمام بیرون می آید، هوا کمی تاریک تر است. او چهار پایه را از زیر میز توالت بیرون می کشد و مقابل آیینه روی آن می نشیند و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب بی قهرمان همدم بد : این کتاب، از سری داستان های کوتاه آمریکایی نوشته ( ریموند کارور ) و ترجمه شده به قلم شیوای ( محمدعلی شیخ علیان ) بوده که توسط انتشارات اندیشه نیکو تهیه و روانه بازار شده است.