درد

توضیحات کتاب درد - بخشی از متن:
هر وقت شهید ( حسینی ) تا صبح بیدار می ماند و روی میز کارش ورقه ها  و سی دی های صوتی خاطرات بچه های قرارگاه شناسایی و اسیران عراقی و جاسوسان ایرانی را مرتب می کرد، ( مریم ) می فهمید که درد مثانه دارد. بلند می شد و کیسه قرص هایش را کف اتاق ولو می کرد و می گشت و یکی دو تا قرص مسکن پیدا می کرد و با یک لیوان آب می رفت توی اتاق کار حسینی و می گفت: وقتی درد داری که نمی توانی کار کنی! شب بیداری هم که برای اعصابت خوب نیست. حسینی با لبخند دردش را پنهان می کرد.
- اتفاقا این کارها با درد بهتر انجام می شود.
و قرص ها را بی آن که نگاه کند قورت می داد و بعد مریم را هم به کار می کشید و دوتایی تا صبح می نشستند و مصاحبه ها را پیاده می کردند و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب درد : این کتاب، از سری داستان های فارسی بوده که ضمن روایت همزمان اطلاعات عملیات ایران و بخشی از استخبارات عراق، به شرح خاطرات جانبازی که هنوز درد می کشد، می پردازد.