دوران بیوگی خانم کراستورپ

توضیحات کتاب دوران بیوگی خانم کراستورپ - بخشی از متن:
( ‌خانم کراستورپ ) از حیاط کلیسا گذشت و به اتومبیل اش رسید. عمیقا احساس حقارت می کرد؛ برای انجام مراسم خاک سپاری شوهرش تک و تنها به کلیسایی محقر و روستایی آمده بود و این احساس از همان ابتدای مراسم با او بود. شوهر، پیش از مرگش مصرانه خواسته بود که در این مکان به خاک سپرده شود.
کشیش زن ناشناسی تشریفات آن تدفین خلوت و غم بار را انجام داد. آن چه را که لازم بود گفت و آهنگ صدایش خانم کراستورپ را به وحشت انداخت؛ و بعد، بی آن که حتی نگاهی به جانب او بیاندازد بی معطلی قبرستان را ترک کرد. دو مرد که به بیل هایشان تکیه داده و منتظر بودند، در عرض چند دقیقه خاک ها را به جای اولش برگرداندند و روی قبر را به شکل تپه ی کوچکی برجسته کردند، تابوت برای ابد زیر خاک رفت و به همراهش ( آرتور )؛ همین قدر مسخره و بیهوده. خانم کراستورپ می دانست که نباید آرتور را برای این برنامه ریزی پیش از مرگش ملامت کند اما این کار عادتش شده بود و کاریش نمی شد کرد و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب دوران بیوگی خانم کراستورپ : این کتاب، از سری داستان های ایرلندی، نوشته ( ویلیام تره ور ) و ترجمه شده به قلم شیوای ( بنفشه میرزایی ) بوده که توسط انتشارات گویا تهیه و روانه بازار شده است.