توضیحات کتاب روزگار خوش - ( معصومه ) برگشت سر کوچه و به اطراف نگاه کرد. موج جمعیت رد شده بود. جمعیت به سمت سرچشمه می رفت. دوباره برگشت کنار جنازه. یکی از دو جوان گفت: چه کار کنیم؟ معصومه گفت: صبر کنید الان میآم.
به انتهای کوچه رفت و در خانهای را به صدا درآورد که باز بود. صدای از داخل نیامد. پیش آن ها برگشت و گفت: ببریمش! جسد مرد را داخل راهرو خانه بردند جسد سرد شده بود، ولی خون زیر چشم و پشت سر مرد دلمه بسته بود و موهای جوگندمی او را رنگین کرده بود.
هیچ کسی خانه نبود. جسد را دراز به دراز رو به قبله خواباندند. معصومه چشمان مرد را که به سقف راهرو دوخته شده بود بست. صورتش سرد شده بود. از داخل خانه صدایی نمی آمد. قاب عکسی روی پیش بخاری اتاق روبروی بود. معصومه به عکس نگاه کرد و بعد به چهره جسد. خود صاحب خانه بود! معصومه گریه اش گرفت، گفت: ما باید پیدامون میشد و اون رو میآوردیم خونه خودش بیچاره زن و بچهش و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب روزگار خوش : این کتاب، از سری داستان های فارسی، نوشته ( مهدی خلیلی ) بوده که توسط انتشارات سوره مهر تهیه و روانه بازار شده است.
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي و علوم تربيتي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر