تخفیف ویژه!
کد شناسه :96963

صور

650,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)

توضیحات کتاب صور - بخشی از کتاب: ( ابو خالد ) چشم انداخت سمت باغچه اندازه کف دست زیر درخت انجیر پیر محو ( نور ) شد که سبزی می چید و می ریخت توی سبد کوچک بافته شده از شاخه های نازک زیتون.
صدا بلند کرد: باز زانو درد می گیری ها.
نور کمر راست کرد: تمام شد و نشست روی تخت چوبی  پایه کوتاه کنار باغچه: سفره نباید بی زینت باشد و سبزی را زیرو رو کرد: به ( عیاض )  زنگ زدی؟
ابو خالد نگفت که جواب نداده و نالید: مگر این خط و خطوط راه می دهند؟
هی می گوید تماس با مشترک مورد نظر امکان پذیر نمی باشد و از سکو پایین آمد و راه افتاد سمت نور.
نور دعا کرد به جان عیاض و سراپای شوهرش را برانداز کرد.
می خوای بروی نماز جمعه؟
می دانی و می پرسی؟
می ترسم... می ترسم بلایی سرت بیاید.
من عمرم را کرده ام و...
تا عیاض را داماد نکردی  و پسر عیاض را ندیدی حق نداری
حالا بغض نکن. مگر دست من است؟ و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب صور : این کتاب، از سری داستان های جذاب فارسی نوشته ( حسینعلی جعفری ) بوده که توسط انتشارات سروش تهیه و روانه بازار شده است.