کتاب توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه - بخشی از کتاب: با یک پلیور یقه اسکی خاکستری در خانه راه می رفت. عقربه ها به سختی جلو می رفتند. حتی عقربه ی ثانیه شمار هم متوقف شده بود. برای چندمین بار آبی به سر و صورتش زد و ساعت مچی اش را دور دستش بست. به تصویر خودش در آینه خیره شد و از اعماق وجودش آرزو کرد، کاش این مذاکره ی دلهره آور هر چه زودتر به پایان برسد. بار دیگر به ساعتش نگاه کرد. تا پانزده دقیقه دیگر باید راه بیافتد. در فکر این بود که این پانزده دقیقه را چگونه بگذراند که کسی در زد. رنگ از رخسارش پرید. ساعت چهار و بیست و پنج دقیقه بامداد روز تعطیل، چه کسی در می زند؟ با صدای بلند نفس می کشید. یعنی قبل از این که خودش را به قرار برساند، لو رفته اند؟ هیچ گونه تصور خوبی از کسی که پشت در بود نداشت. زانوهایش را نمی توانست تحت کنترل داشته باشد. در خوش بینانه ترین حالت پلیس یا مامورهای امنیتی حکومت به سراغش آمده اند. قطعا ذهن او را خوانده اند و می خواهند او را در نطفه خفه کنند. نه راه فراری دارد و نه می تواند افکارش را انکار کند. خودش را پشت در رساند و در را باز کرد. ناگهان و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي و علوم تربيتي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر