تخفیف ویژه!
کد شناسه :96100

وادی صنوبرهای لرزان

250,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب وادی صنوبرهای لرزان - آن مرد پا به سن گذاشته ی زمستان چهره، در جوانی زن محبوبش  یک فندک دو پون به اش هدیه داده بود. فندک در طی سال های سپری شده سوفار شعله و گازش هرز شده بود. پیچ و مهره اش هرز شده بود. گاز پس می داد. شعله اش کم و زیاد می شد. پت پت می کرد. حالا دیگر از تب و تاب افتاده بود و روشن نمی شد. فندک را در اتاق خواب، بغل دستش روی میز عسلی، کنار موبایل و عینک ریبن گذاشته بود. شب ها روی تختخواب به پشت دراز می کشید. دست می برد از روی میز برش می داشت. سیگارش را روشن می کرد، تق. صدای بسته شدن سرپوش دو پون. فندک را کنار موبایل و عینک می گذاشت و با اخم های درهم و برهم، در تاریکی  به سیگار خاموش پک می زد و خاکستر سیگار روی قفسه سینه اش می ریخت و...