کتاب این صدف انگار مروارید ندارد! - موعد عروسی که رسید، همه بچه های مقر و بچه های سپاه را دعوت کردم و به آن ها گفتم حتما بیایند و خودم راهی تهران شدم. بعد همراه نامزدم راه افتادیم و کورس به کورس یا با پای پیاده، کارت ها را بین اقوام و دوستان پخش کردیم. بچه های مسجد بنی هاشمی، به خصوص خانواده شهدا را هم دعوت اکید کردیم. اماوقتی رفتیم دم خانه « حبیب بره » که پایین تر از مسجد مقداد بود و بعد از انقلاب کمتر از او خبر داشتم، با تعجب شنیدم در دشت عباس شهید شده! حسابی شوکه شده بودم و اصلا باورم نمی شد. هر چند حالم گرفته شد، اما دوباره حس غریب بعد از شهادت « ممد » به سراغم آمد. یعنی باز هم ته دلم، اگر نگویم خوشحال، اما راضی بودم و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر