کتاب قصه هایی ازادبیات شفاهی ایران-عمو نوروز و پیرزن - هیچ کس نمی دانست عمو نوروز کجا زندگی می کند! مردم با ذوق و شوق در و پنجره ی خانه های شان را باز می کردند یا به باغ و صحرا می رفتند تا آمدنش را تماشا کنند. ولی یک نفر بیش تر از همه دوست داشت عمو نوروز را ببیند و هر سال، روز اول بهار، بعد از آب و جارو کردن خانه، کنار سفره ی هفت سین می نشست و منتظر او می شد. اما عمو نوروز چی؟ او هم به همه سر می زد؟ یعنی راستی راستی خودش می آمد و سر سفره ی هفت سین می نشست؟ و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي و علوم تربيتي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر