كتاب تلخ و شيرين - بخشي از كتاب: تك و تنها عصا به دست و كوله بار به دوش راه افتادم. نقشه ام اين بود كه چه از راه و چه از بيراهه پنج دره عمده شميرانات را يعني دره فرحزاد و دره دركه و اوين و دره پس قلعه و دربند و دره امامزده قاسم و قلعه دارآباد را از طرف دست چپ گرفته همه را يكي پس از ديگري به طور مرتب از زير پا درآوردم و از راه نياوران و دزاشيب و چيذر و رستم آباد و دروس به قلهك آمده به شهر برگردم. عموما در هيچ قريه و قصبه اي بيش از يكي دو ساعت كه براي صرف غذا و خوردن يكي دو پياله چاي و شست و شوي دست و رو لازم بود مكث نمي كردم ولي شب ها را به هر دهي مي رسيدم همان جا لنگ مي كردم و يكراست در خانه يك نفر روستايي ناشناس و ناديده اي هوار مي شدم و...
Menu
≡
╳
0 نظر