کتاب دختر عموی من راشل - بخشی از کتاب: در دوران کودکی من، اعدام محکومین به روش های امروزی انجام نمی گرفت و من خوب به خاطر می آورم روزی شاهد جسد مردی بودم که دست بسته در محل تقاطع دو جاده به دار آویخته شده بود. صورت و بدن این مرد را آغشته به قیر کرده بودند، تا جسدش دیرتر فاسد شود و مردم بتوانند مدت بیشتری او را تماشا کنند. این جسد پنج هفته بر دار آویزان بود تا بلاخره روزی آن را پایین آوردند. من در هفته چهارم آن را دیدم. جسد بر فراز چوبه دار بین زمین و آسمان و یا به قول پسر عمویم «آمبرویز» بین بهشت و دوزخ تکان می خورد و...
0 نظر