ساعت های استخوانی

کتاب ساعت های استخوانی - یکی از سرگرم کننده ترین و هیجان انگیزترین رمان هایی که می شود به دست گرفت. این کتاب شگفت انگیز است. هیچ کس تا به حال نتوانسته برچسب بی روحی و مردگی به کارهای "دیوید میچل" بزند. او همیشه با انگیزه ای جدی و التزامی بیدار قلم می زند. بخشی از متن - پرده های اتاقم را تندی می زنم کنار و چشمم به آسمان تشنه و رود پهن پر از کشتی و قایق و یک مشت چیز دیگر می خورد ولی دارم به چشم های شکلاتی "وینی" فکر می کنم، شامپویی که ازکمرش سر می خورد و راه می گرفت می رفت پایین، قطره های عرق روی شانه هایش و آن خنده ی موذیانه اش و انگار قلبم دیگر دارد از کار می افتد و خدایا ای کاش زودتر می توانستم چشم هایم را ببندم و باز کنم و ببینم خانه ی وینی ام توی خیابان پیکاک و نه توی این اتاق مسخره ی خودم و...