کتاب روزنه ی نور - همه چیز را برای مادر باز کرد، هر چه در سفره ی دلش بود را. اما نه طرف او را گرفته بود و نه خود را، کاملا بی طرف بود. نه دستانش به لرزه افتاده بودند و نه نفس هایش به شماره. اما آخر سر همه ی حرف هایش، چون همیشه سرش را بالا آورد تا اشک هایش را پاک کند. "صفا" خودش را رها کرده بود. آرام می گریست. این بار دیگر از او نپرسیده بود که چرا پیش از این با من در میان نگذاشته بودی. با خودش فکر می کرد، به این که هیچ گاه نتوانسته بود به دخترش نزدیک شود و او را بفهمد. خود را مقصر می دانست، مقصر گرفتاری های او و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر