کتاب ترانه ی فراموشی - حس می کنم وقتی بیدارم انگار توی رویام، انگار یه جایی ام که واقعیت نداره و وقتی می خوابم می رم توی واقعیت...وقتی می خوابم زندگی قبلی رو می بینم؛ چیزی که واقعیت داشته. حس می کنم رویام شده عالم بیداری. چرا من باید توی خوابم واقعیت گذشته م رو ببینم؟. من؛ همون دختری ام که توی تاریک ترین لحظه های زندگی ش می تونه صدای موجای دریا رو بشنوه؛ دختری که حتی چهره ی خودش رو نمی شناسه ولی بلند می شه؛ سعی می کنه خودش رو پیدا کنه و یه دفعه می رسه به نیاز؛ نیازی که یه ترانه مدام تعقیبش می کنه... ترانه ی فراموشی و...
0 نظر