کتاب قصه های شیرین ایرانی4-هفت اورنگ - بخشی از کتاب - روباه گفت: عجله نکن حالا می گویم چه طوری کمکت می کند! تو گفتی که وقتی خیلی خسته می شوی و از پا در می آیی و زمین می خوری، صاحبت شلاقت می زند و نمی گذارد که کمی استراحت کنی؛ درست است؟ روباه گفت: حالا درسی به تو می دهم که اگر خوب آن را یاد بگیری، بعد از این بارت سبک می شود و این قدر عذاب نمی کشی! ولی باید خوب به حرف های من گوش کنی و هرچه می گویم خوب یاد بگیری و به آن عمل کنی. تو بعد از این به جای این که در خشکی خسته بشوی و از پا درآیی و به زمین بیفتی، باید در وسط رودخانه از پا درآیی و توی آب بیفتی و...
محصولات مرتبط
300,000 ریال
شباهتها و تفاوتها-خانواده ی من خانواده ی تو
300,000 ریال
شباهتها و تفاوتها-غذای من غذای تو
300,000 ریال
شباهتها و تفاوتها-زبان من زبان تو
300,000 ریال
شباهتها و تفاوتها-خانه ی من خانه ی تو
280,000 ریال
تمساح اسکیت سوار
120,000 ریال
کارآگاه زبل-کلید گمشده
120,000 ریال
کارآگاه زبل-لیست گمشده
300,000 ریال
کارآگاه زبل-نقاشی گمشده
200,000 ریال
نوئمی 9-خداحافظ مامان بزرگ
120,000 ریال
0 نظر