کتاب من می دانم تو کی هستی - "ایمی سینکلر" بازیگری که خیلی ها تصور می کنند به خوبی می شناسند، از سر صحنه ی فیلم برداری به خانه می آید و می بیند کیف پول و گوشی همراه شوهرش خانه است، اما خودش نیست. او نمی داند چه کار کند چون شوهرش هرگز بدون تلفن همراه و کیف پولش جایی نمی رود اما حالا اثری از او نیست. پلیس تصور می کند که ایمی رازی را از آن ها پنهان می کند؛ گرچه نمی دانند چه رازی؛ دست کم همان چیزی نیست که پلیس حدس می زند. ایمی رازی دارد که هرگز با کسی درمیان نگذاشته، گرچه با ناپدید شدن شوهرش و اتفاقات پیشین، می ترسد کسی از رازش خبر داشته باشد. در شرایطی که با دشواری تقلا می کند با عقل و منطق به وضعیت بغرنج کنونی اش مسلط باشد، گذشته اش به طرز خطرناکی تسخیرش کرده و چون کابوسی بی پایان تعقیبش می کند و...
0 نظر