تخفیف ویژه!
کد شناسه :89413

تیه طلا

3,000,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)

کتاب تیه طلا - اون قدر جا خوردم که گوله ی جیوه از دستم ول شد روی زمین و قل خورد لای چمن کاری حیاط و دیگه گمش کردم! انگشترمم... دیگه انگشتر نبود و دیگه هیچ وقتم انگشتر نشد برام! جیوه طوری رینگ انگشتر طلامو خورده بود، که دیگه حتی نمی شد سرشو به هم جوش داد، یه بخشی از طلا رو جیوه از بین برده بود! انگشترمو خیلی دوست داشتم، بهش دلبسته بودم، دیگه نه اون گوله ی فربینده رو داشتم، نه انگشترمو می تونستم داشته باشم و دستش کنم! "فرهاد" در حد بضاعتش که چشمانش باید به خیابان می ماند، فقط چشم غره ای نصیب طلا کرد و شاکی پرسید: - صبر کن ببینم! الان من قراره تورو بخورم؟! - داشتم درباره ی جیوه و طلا حرف می زدم! - اگر من طلا باشم و تو جیوه، شک نکن که نابودم می کنی و...