کتاب من دیگر ما 5-قاب سراب نشان... - آمد. بی آن که خبر دهد. خیلی قدرت طلب بود و خودخواه. این را وقتی فهمیدم که دیدم پیشانی خانه را از آن خود کرد تا همیشه چشم ها به سوی او باشد. هیچ کس از پرحرفی اش به ستوه نیامد. چنان در دل ها جا گرفت که اگر ساکن می نشست و خاموش، همه منتظر به سخن آمدنش بودند. نمی خواهم نامش را تلویزیون بگذارم. نام این قاب را قبله خانه می گذارم و می گویم: از وقتی که آمده، کودکم رو به سوی او نماز تربیتش را اقامه می کند. برای این که شرط انصاف را زیر پا نگذارم، باید بگویم قبله دل من هم مدت هاست رو به سوی این قاب چرخیده است و...
0 نظر