کتاب بهترین نویسندگان ایران-می توانم امشب اینجا بخوابم - بخشی از کتاب، شب تاریک و سردی بود. « دوشیزه ماهنی » با کلاه حصیری و نان شیرمال خاک آلود و پاهای زخمی، به در مهمانخانه ی خورشید رسید. کلاهش را جلو کشید و سرفه ی نازکی کرد. _ اهم ... اهم ... می بخشین... من ... می تونم امشب این جا بخوابم؟ بعد به قطره های خونی که از پاهایش می چکید اشاره کرد و گفت: ( از راه دوری اومده ام ) خانم « تابان » با کفش های تق تقی منگوله دار، از پشت میزش بیرون آمد و دوشیزه ماهنی را ورنداز کرد. ( زیر کلاهتون چی دارین؟) دوشیزه ماهنی دستش را روی کلاه گذاشت. آه چیز مهمی نیست می تونم امشب این جا بمونم؟ و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي و علوم تربيتي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر