کتاب ته Run - بخشی از کتاب - علیرضا بچه نظام آباد است. به قول خودش "بچه ناف محله خوب ها" هفت هشت سالی بیشتر نداشت که پدر و مادرش از هم جدا شدند و هرکدام رفتند پی یک زندگی تازه. علیرضا ماند و یک مادربزرگ علیل که تنها تفریحش گوش دادن به رادیوی ترانزیستوری عتیقه تای است که از لای خرخرهای اعصاب خورد کنش گاهی به زحمت صدای آدمیزاد هم در می آید. پیر زن عقیده داشت علیرضا هم باید اوقات بیکاری اش کنارش بنشیند و رادیو گوش بدهد. هرچه باشد بهتر از این است که با لات و لوت ها برود یللی تللی تا بوق سگ. اما علیرضا گوشش به این حرف ها بدهکار نیست. ناسلامتی برای خودش مردی شده دیگر. نمی تواند بیکار و بیعار بنشیند بر دل یک پیر زن هشتاد نود ساله و به چند غاز حقوق بازنشستگی اش دل خوش کند. با همین فکرها بود که رفت سراغ ابی دشتی. از بچه ها شنیده بود کارو بارش سکه است. می شود وردستش وایستاد و یک شبه ره صد ساله رفت و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر