كتاب الفي-لاكپشتي كه غيبش زد! : بخشي از كتاب روز تولد شش سالگي ام الفي را گرفتم. خانم فروشنده گفت او هم تقريبا شش سالش است. جفتمان شش سالمان بود. توي خانه، روي قاليچه ي اتاقم بي حركت مي ايستاد. به همه معرفي اش كردم. بهش ياد دادم برقصد و برايش يك عالمه هديه درست كردم، ولي انگاري عين خيالش نبود و...
Menu
≡
╳
0 نظر