کتاب ترکم کن : بخشی از کتاب- دو ساعت بعد، ماری بث کم کم دچار هراس شد. دکتر کری، بعد از اینکه ماری بث را خاطر جمع کرد که احتمالا چیزی نیست، او را یوار تاکسی کرد و به نزدیکترین اورژانس رساند و از قبل زنگ زد تا آن ها بدانند او دارد می آید (فقط برای کاپ؛ محض اطمینان.) به محض رسیدن به اورژانس، دسته بندی به دستش زدند که به مانیتوری متصل بود و...
محصولات مرتبط
1,300,000 ریال
اورجینال-سالار مگسها-LORD OF FLIES
1,300,000 ریال
پل رودخانه درینا
595,000 ریال
بزرگ شدن در ترکیه
550,000 ریال
معمای بازگشت
325,000 ریال
انار و فرشته مرگ
2,150,000 ریال
وداع با اسلحه
460,000 ریال
به خدای ناشناخته
450,000 ریال
عقاید یک دلقک
800,000 ریال
از نگاه کافکا
200,000 ریال
0 نظر