كتاب ماجراهاي نانسي مجموعه سوم : بخشي از كتاب- واي خداي من! از ديشب برف مي بارد و الان تبديل به كولاك شده است. راديو گفت كه اين اولين كولاك قرن است. همه مدارس تعطيل شدند. من اين خبر را به مامان و بابا دادم و بعد به بري تلف زدم تا اين خبر دست اول را به او هم بگويم. به بري گفتم: سريع بيا اينجا. مامان گفت: نانسي؟ تازه ساعت شش و نيمه! بري مي تونه بعد از صبحانه بياد و...
Menu
≡
╳
0 نظر