کتاب یادداشتی بر مرده ی خوشبخت : اگر همدمی و خلوت کردن آدمیزاد با کوههای رفیع دیرپا شود، آبستنیاش نارستنی است و اگر آبستانیاش پابگیرد، زادمانش نابرگشتنی. گاه آبستنی، سوگند آورد که چون زادمان فرارسد و کام از قله برگیرد، بر خود افسار نهد و بیپروایی دیگر نکناد. این کتاب، در پرتو داستانی مستند و رمانگونه از سرگذشت انسانی مفتون طبیعت که احساس میکند از دالان مرگبار شب سفاک و سرمای سنگدل اورست با درنگی دو ساعته در سرای مرگ، گذر کرده است، یک کالبدشکافی ظریف از نوع ویژهای از کنش متقابل انسان و طبیعت بهدست میدهد که این نوع از آناتومی نیز، در نوع خود اگر بیبدیل نباشد اندک بدیل است...
0 نظر