كتاب قصههاي دوستي- خط خطكي فوتش كن : بخشي از كتاب- مارمولك خط خطكي تنها بود. غمگين بود. روي درخت نشسته بود و از زير برگ به قوباغهها نگاه ميكرد. قورباغهها داشتند فوت فوت بازي ميكردند. يك قاصدك پيدا كرده بودند. دنبال قاصدك ميدويدند و فوت ميكردند تا روي زمين نيفتد. يك دفعه باد آمد. قاصدك را برد و روي درخت انداخت و...
Menu
≡
╳
0 نظر