کتاب فرم های فروپاشیده:هنرخام،فنتاسم ها و مدرنیسم : در جدااُفتادهترین انزواها چگونه میتوان با مفرحترین و ناآزمودهترین کنش آفرینشگرانه در آشوب کیهان سهیم شد و با شدتبخشی به فرآیندهای تکینسازی، و گسستن از تکرار تهیِ زیست روزمره، مسیرهایی نو و غیرشخصی را پی گرفت که بالقوگیِ پیوند خوردن به یک اجتماعِ آینده یا یک اجتماعِ همیشه درراه را دارند؟ متنِ پیشِ رو سمپتومشناسیِ ردهای به جامانده بر بدنِ کسانی را که «بیمار» خوانده شدند در اختیارمان میگذارد؛ کسانی که بهرغم اصطکاک با محیط و اثر داروهای تجویزی بر بدنشان، تأثیری آفرینشگر و یکه ساختند؛ مسئله بر سرِ درنوردیدنِ آستانههایی است که مشخصاً آنها را از صِرفِ بیمار بودن جدا میکند و نشان میدهد خوابوخیالهایشان از چیزی دیگر تغذیه میشد، و اینکه جنون پیش از آنکه نشانِ بیماری و زوال باشد، شاید یک حد نهاییِ آزمونگریِ بدن است: بسگانه شدن و...
0 نظر