کتاب ملاحظاتی درباره ی مارکس : دوتچو ترومبادوری در اواخر ???? سلسلهگفتوگوهایی را با فوکو در باب مسئلهی قدرت که دلمشغولی آن دورهی فوکو بود انجام داده بود، لیکن بعد از چند سال او نظرش را دربارهی هدفِ سراسری فعالیتهایش عوض کرده بود؛ او با امتناع ذاتیاش از اینکه در یک نوع تفکر محبوس شود، بار دیگر تلاش برای نظاممند کردنِ اندیشهاش را به چالش کشید. درست همان موقع که ما شروع کرده بودیم به باور اینکه میتوانیم پروژهی او را با اصطلاحهایی مانند «قدرت/دانش» یا «خردهفیزیک قدرت» دریابیم، او بار دیگر از حیرتزده کردن ما با نفیِ باور سابق خودش که موضوع راستینِ کارش قدرت است (که قویاً در پایان گفتوگوی پنجم این کتاب بیان میشود) آشکارا خشنود بود؛ در عوض، همانطور که در پایان کار خود نتیجه گرفت، هدف واقعیاش همیشه «خلق تاریخی از شیوههای متفاوتی بوده است که از طریق آنها انسانها در فرهنگهای ما به سوژه بدل میشوند» و... لیکن این توصیف گمراهکننده است: فوکو هرگز از نشان دادنِ اینکه چگونه تاریخ سوژه شدن از تاریخ انقیاد جداییناپذیر است، دست برنداشت. اگرچه در جلدهای نهاییِ تاریخ جنسیت به نظر میرسد که زمینهی کارش را تغییر چشمگیری میدهد (همانطور که در فصلهای آغازین کاربرد لذت توضیح میدهد)، زمانی که به معضلِ تکنیکهای نفس در عالم یونانی رومی و وارثانش بازمیگردد، مسئلهی قدرت همچنان با دغدغهی آخرینش دربارهی اخلاق مرتبط باقی میماند. اما در این سلسلهمصاحبهها از سال ????، نشانههایی از جهتهای فکری بعدیِ فوکو پیدا میشود (گرچه اشاراتی به نظریهی «حکومتمندی» میکند)، پس این گفتوگوها گامی را در جهت درک تفکر فوکو طی سالهای آخر دههی ???? در اختیار میگذارد. تا جایی که من میدانم، این گفتوگوها بلندترین مجموعهی پیوستهی مصاحبههای چاپشده با یک مصاحبهکننده است. به این ترتیب، گسترهی موضوعات و غنای جزئیات، این بحثها را شاید به بهترین منبع یگانه برای فهم نظرات فوکو از کارش در آن زمان تبدیل میکند.
0 نظر