كتاب من نمي خواهم قورباغه باشم : قورباغهي اين قصه دلش ميخواهد هر چيزي باشد جز يك قورباغهي خيسِ ليزِ حشرهخور. شايد يك گربه... يا مثلاًيك خرگوش!اما وقتي سروكلهي گرگ گرسنه، كه از قورباغه خوردن متنفر است، پيدا ميشود، به اين نتيجه ميرسد كه شايد قورباغه بودن از بقيهي چيزها خيلي بهتر باشد! گفتگوهاي جالب و خندهدار بين قورباغه و پدرش در كتاب «من نميخواهم يك قورباغه باشم» اين نكته را يادآوري ميكند كه بايد خودمان را قبول داشته باشيم و از آنچه هستيم لذت ببريم. شايد اين داستان در ذهن خوانندگانش چنين رضايتي را به وجود آورد، و البته حتماً آنها را ميخنداند! و...
Menu
≡
╳
0 نظر