تخفیف ویژه!
کد شناسه :72475

ملت عشق

450,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب ملت عشق : قرن سیزدهم دوره‌ای پرتلاطم در آناتولی بود، در بحبوحه‌ی این هرج‌و‌مرج‌ها، دانشمند برجسته‌ی مسلمانی زندگی می‌کرد که او را به نام جلال‌الدین رومی می‌شناختند. جلال‌الدین، که بسیاری لقب مولانا-خداوندگار-را به او داده بودند، در آن دیار و سرزمین‌های دیگر، پیروان بسیاری داشت و مسلمانان او را چراغ هدایت خود می‌دانستند. در سال 1244، مولانا با شمس تبریزی آشنا شد-درویشی خانه‌به‌دوش که روش زندگی غیرمتعارفی داشت و بیانیه‌های بدعت گذارانه‌ای را از خود ارائه می‌داد. این آشنایی مقدمه‌ای بود بر یک رابطه‌ی دوستانه‌ی محکم و منحصر‌به‌فردی که در قرون بعد صوفی‌ها آن را به رسیدن دو اقیانوس به‌یکدیگر تشبیه کردند. مولانا پس از آشنایی با این یار و همنشین شگرف، از یک شخصیت روحانی معمولی به یک شاعر عارف پرشود تبدیل شد که هوادار عشق و بانی رقص سماع بود که در آن درویش‌ها فارغ از اتمام قواعد متعارف بدن خود را می‌چرخاندند. در عصر تعصبات و تضادهای ریشه‌دار، مولانا به‌معنویت جهان شمولی باور داشت که درهای خود را بر روی مردمانی با پیشینه‌های گوناگون می‌گشاید. جلال‌الدین بلخی حامی جهادی درون محور بود که در آن هدف اصلی مبارزه فرد علیه منیت-یا همان نفس-و سرانجام فائق آمدن بر آن بود. با‌این‌وجود، همه از این عقاید استقبال نمی‌کردند، درست همان‌طور که همگان دریچه‌ی قلب خود را بروی عشق نمی‌گشودند. پیوند مستحکم معنوی میان شمس و مولانا آماج شایعه، افترا و هجمه‌ی دیگران قرار گرفت. به آن‌ها رشک می‌ورزیدند، بهتان می‌زدند و در نهایت نزدیک‌ترین یارانشان به آنها خیانت کردند. سه سال پس از این آشنایی، به‌طرزی غم انگیز آن‌ها را از هم جدا کردند. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. در حقیقیت، برای این ماجرا هرگز پایانی وجود نداشت. با گذشت تقریبا هشتصد سال، ارواح شمس و مولانا هنوز زنده ‌اند و جایی در میان ما می‌چرخند و دور می‌زنند و...