کتاب مهمان هایی باکفش های لنگه به لنگه : این کتاب دربردارنده مجموعهای از داستانکهاست که در آنها از زبان شخصیتهای نوجوان و با نگاهی طنزآمیز، روحیه پرنشاط جانبازان، ایثارگران و رزمندگان هشتسال دفاعمقدس روایت میشود. بخشی از کتاب: توپ را کاشته بودم تا پنالتی بزنم. بچهها، دورتادور حیاط مدرسه ایستاده بودند. دروازهِبان تیمِ حریف چندبار توی دروازه جابهجا شد. چند قدم عقب رفتم تا ضربه بزنم؛ که یک نفر شانهام را از پشت گرفت. برگشتم. آقای مختاری، دبیر ریاضی بود. کیفش را داد دست من، و گفت: (من میزنم) و...
0 نظر