كتاب منظومه مرگ در هواي آزاد : بخشي از كتاب- به چه چيز خيره بود در تاريكي جز تاريكي؟ با برقي از فلزها، با رديفي از آدما، با تلي از چشمهاي وغزده بر قالي كرمان- و حصاري از چراغهاي نئون- در اطراف دروازه- با گلدانهاي مسلح به خار مادر فضا- در مرز ورني كفشها- و نعرهي جفت جفتشان- بر فرش پانوشت- برق ميزند دندانهاش در ليسيدن سيگار و...
Menu
≡
╳
0 نظر