كتاب برف چون خاكستر 1 : چكيده: شانزده سال پيش، سرزمين وينتر را اشغال كردند، شهروندانش را به بردگي گرفتند و آنان را از جادو و فرمانروايشان محروم كردند. حالا تنها اميد وينتريها به آزادي هشت بازماندهاي است كه موفق به فرار شدند و از آن زمان تاكنون همواره منتظر فرصتي بودهاند تا جادويشان را بازستانند و سرزمينشان را از نو بسازند. ميرا كه در جريان شكست وينتر يتيم شده، تمام عمرش مثل آوارهها زندگي كرده و ژنرال وينتر، سر، او را بزرگ كرده است. او كه براي جنگجو بودن آموزش ديده - و سخت دلباخته بهترين دوستش، پادشاه آينده وينتر، ماتر است - حاضر است هر كاري بكند تا سرزمينشان دوباره قدرتمند شود. به همين خاطر وقتي ماموران اكتشاف محل قابآويز قديمي وينتر را - كه ميتواند جادوي سرزمينشان را بازگرداند - پيدا ميكنند، ميرا تصميم ميگيرد خودش به جستجوي آن برود. از برجها بالا ميرود و با سربازان دشمن ميجنگد و بالاخره درست همانطور كه آرزويش را داشته، به سرزمينش خدمت ميكند؛ اما اين ماموريت آنطور كه بايد پيش نميرود و چيزي نميگذرد كه ميرا درمييابد به دنيايي از جادوي پليد و سياست بازيهاي خطرناك پرتاب شده و ميفهمد سرنوشتش متعلق به خودش نيست و هرگز هم نبوده است و...
Menu
≡
╳
0 نظر