کتاب سوء قصد : رمانهای مولیش از جنگ جهانی دوم و همین طور از اساطیر یونان و افسانههای کهن مایه میگیرد. داشتن یک مادر یهودی و پدری همدست نازیها او را در شرایط خاصی قرار میداد که مرزهای بین خوبی و شرارت، تقصیر و بی گناهی همواره برایش مخدوش میماند که این حس در اغلب رمانهایش گنجانده شده است. رمانهای مولیش را می توان از زاویههای متفاوتی تفسیر و تعبیر کرد که همین آنها را به داستانی اساطیری بدل میکند. هر چند رمانهای او از واقعیت سرچشمه میگیرند، به تدریج با ویژگیهای یک اسطوره آراسته میشوند. به عقیدهی مولیش نویسندگی فرایندی جادویی است. واقعیتها را نباید تصادفی دانست؛ همیشه در آنها انسجامی نهفته است. شانس و تصادف وجود ندارد، هر واقعیتی از معنای عمیقتری برخوردار است، تاریخ یک فرایند قانونمند است. وظیفهی نویسنده این است که معنای عمیقتر واقعیتها را آشکار کند که آن را همیشه میتوان از طریق نمادهای موجود در وقایع شناسایی کرد. او در رمان سوءقصد شرح میدهد که نماد یعنی چه، مولیش واقعیت را طوری تغییر میدهد که حوادث ماورای شخصیت داستان ظاهر میشوند و داستان به یک افسانه بدل میشود. این دیدگاه اسطورهای جادویی در بیشتر آثار مولیش دیده میشود و...
0 نظر