كتاب نامه هاي زندان-مروري بر خاطرات : چكيده: نامههاي زندان : مروري بر خاطرات محترم ميرعبدالله ياني و هادي پاكزاد منتشر شد. نامههاي عاشقانه دو نفري كه يكي براي مدت ده سال به جرم اقدام عليه امنيت كشور محكوم و زنداني شده و ديگري كه به ظاهر آزاد است، اما در واقع او هم محكوم است تا پرتوان و بردبار با تمام مشقتها و چالشهاي دشوار و سخت پيشرو درگير شود. در اين نامهها اين دو بيپروا از عشق و علاقه نسبت به يكديگر بسيار ميگويند، و در عينحال نكات قابل توجه بسياري به چشم ميخورد، آنها تمام تلاششان را ميكنند تا در شرايط موجود رنجها را با شادي معاوضه كنند. در خلال اين نامهها زندگي است كه جريان دارد. در يكي از شبهاي سرد زمستان هادي از زندان شهرباني اصفهان براي همسرش كه در انتظار تولد فرزندشان است، مينويسد: « لالالا، گل پونه... باباش رفته... آه متي من، تو چقدر خوبي... ميدانم كه خيلي سختي كشيدي و رنج بردي، اما تو نيك ميداني كه رنج اگر اصولي باشد، خالق لذت است! پس واقفم كه رنج تو اصولي است! متي جانم... نميدانم در كدام بيمارستان وضع حمل خواهي كرد؟ ... آيا راهش دور است؟...اگر كوچولو نيمهشب هوس كند تو را از اين رنج نه ماهه برهاند، چطور خواهد شد؟ آخر من كه پيش تو نيستم تا فدايت شوم. بخشي از كتاب: هادي جان ... روز گذشته سراغ دفترچه هاي نامههايم رفتم. كپي نامههايي كه تاكنون براي تو فرستادهام را، در سه دفترچه تقسيم كردم. نامههاي سال 50 نامههاي سال 52 و نامههاي سال 53 ... و سال 54 كه هنوز در آنيم و ادامه دارد ... و اما سال 51 تو شش ماه در اصفهان بودي و بعد به برازجان منتقل شدي، در آن موقع من نامههايم را كپي نميگذاشتم و از اين رو در سال 51 از من نامهاي موجود نيست و...
Menu
≡
╳
0 نظر