ادبیات داستانی جهان-نجیب زادگان ورونایی

کتاب ادبیات داستانی جهان-نجیب زادگان ورونایی : بخشی از کتاب: ?در شهر زیبا و خاطره‌انگیز ورونا دو نجیب‌زاده جوان و پرشور به نام‌های والنتین و پروتئوس زندگی می‌‌کردند که از کودکی باهم دوست بودند و رابطه‌ دوستانه‌ مستحکمی با یکدیگر داشتند. این دو نجیب‌زاده دریک مدرسه درس خوانده بودند و بعد از فراغت از تحصیل هنوز هم اوقات آزادشان را باهم می‌گذراندند و از همنشینی با یکدیگر لذت می‌بردند. ارتباط آن‌ها چنان صمیمانه بود که هیچ رازی را از هم مخفی نمی‌کردند و اگر مشکلی برای یکی از آن‌ها پیش می‌آمد دیگری او را تنها نمی‌گذاشت. دوستان جوان هیچ فرصتی را برای باهم بودن از دست نمی‌دادند، آنها فقط زمانی از یکدیگر جدا می‌شدند که پروتئوس به دیدار بانویی جوان به نام جولیا می‌رفت. دیدارهای پروتئوس از محبوب زیبایش و دلدادگی و شیفتگی او تنها موردی بود که بر سر آن توافق نداشتند. دلیل عدم توافق آن‌ها نیز این بود که والنتین تا آن موقع عاشق نشده و دل به کسی نداده بود. والنتین گاه از اینکه دوستش سخن جولیا را به میان می‌کشید و به تفصیل زیبایی او را می‌ستود خسته می‌شد و سعی می‌کرد سخن را به مجرایی دیگر بکشاند و...